سوره روم
< عنکبوت - لقمان > | |
---|---|
| |
شماره سوره | ۳۰ |
جزء | ۲۱ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۸۴ |
مکی/مدنی | مکی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۶۰ |
تعداد کلمات | ۸۲۰ |
تعداد حروف | ۳۴۷۲ |
سوره روم سیامین سوره و از سورههای مکی قرآن است که در جزء ۲۱ جای دارد. علت نامگذاری این سوره به نام «روم» در پیشگویی شکست رومیان از ایرانیان و در آینده نزدیک شکست ایرانیان از رومیان بوده است. کلمه روم در آغاز این سوره بعد از حروف مقطعه به کار رفته است.
سوره روم از وعده نصرت الهی و سیر آفاقی و انفسی سخن میگوید و به تبیین بخشی از قوانین تشریعی و تکوینی مانند مسأله ازدواج، مودت و رحمت فطری میان انسانها، دستگیری از نیازمندان و نهی از رباخواری پرداخته است.
از آیات مشهور این سوره آیه فطرت است که به سرشت الهی و نوع آفرینش انسانها پرداخته و گرایش انسان به خدا و دین را فطری و برخاسته از درون آن میداند.
در ثواب الاعمال به نقل از امام صادق(ع) آمده ثواب قرائت سوره روم و عنکبوت در شب ۲۳ رمضان، بهشت است و در ادامه امام فرمود: مطمئن هستم که این دو سوره نزد خداوند جایگاهی بزرگ دارند.
معرفی
- نامگذاری
نامگذاری این سوره به نام «روم» با توجه به آیه دوم این سوره و اشاره (پیشگویی) به شکستخوردن رومیان از ایرانیان و بعد از آن شکست خوردن ایرانیان از رومیان در چند سال بعد است.
- ترتیب و محل نزول
سوره روم از سورههای مکی و در ترتیب نزول هشتاد و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مصحف سیامین سوره است و در جزء ۲۱ جای دارد.
- تعداد آیات و دیگر ویژگیها
سوره روم شانزدهمین سورهای است که با حروف مقطعه آغاز شده و دارای ۶۰ آیه، ۸۲۰ کلمه، ۳۴۷۲حرف و از نظر حجم از سورههای مثانی و در حدود یک حزب قرآن است.
محتوا
وعده قطعی خدا به یاری دین و مومنان و سیر انفسی و آفاقی از مضامین اصلی سوره روم است. رستاخیز و جدایی گروهها و سرنوشتها، دعوت به توحید، فطرت انسان، رابطه مستقیم میان اعمال مردم و حوادث عالم، تاثیر رفتار آدمی بر ظهور فتنه و فساد و مسأله اختلاف، تفرقه و گروهگرایی و زیانها و آثار منفی آن در دین و جامعه از دیگر موضوعات این سوره است. پرداختن به بخشی از قوانین خلقت و سُنن الهی مانند مسأله زوجیت، مودت و رحمت فطری میان انسانها، اختلاف شب و روز، زبانها و رنگها، نزول باران و احیای زمین مرده و قوام آسمان و زمین در فضا نیز مورد شرح و تبیین قرار گرفته و بر بعضی از احکام مانند نهی از رباخواری و لزوم دستگیری از مستمندان و خویشان تاکید شده است.
اثبات قدرت خدا بر تحقق وعده پیروزی مؤمنان و شکست کافران | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
خاتمه؛ آیه ۵۵ - ۶۰ وعده خدا حق است، هرچند کافران آن را انکار کنند | دلیل هفتم؛ آیه ۵۴ قدرت خدا در تدبیر حالات انسان از کودکی تا پیری | دلیل ششم؛ آیه ۴۸ - ۵۳ قدرت خدا در زندهکردن زمین | دلیل پنجم؛ آیه ۴۰ - ۴۷ قدرت خدا در آفرینش و روزیرسانی انسان | دلیل چهارم؛ آیه ۲۷ - ۳۹ یکتایی خدا در آفرینش جهان | دلیل سوم؛ آیه ۲۰ - ۲۶ نشانههای تدبیر زندگی انسان توسط خدا | دلیل دوم؛ آیه ۹ - ۱۹ سنت خدا در عذاب کافران | دلیل اول؛ آیه ۸ هدفمندبودن نظام آفرینش | مقدمه؛ آیه ۱ - ۷ حتمیبودن تحقق همه وعدههای الهی | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب اول؛ آیه ۵۵ - ۵۷ گرایش کافران به باطل در دنیا و آخرت | مطلب اول؛ آیه ۴۸ - ۵۰ زندهشدن زمین نشانه قدرت خدا در زندهکردن مردگان | مطلب اول؛ آیه ۴۰ یکتایی خدا در آفرینش و روزیرسانی انسان | مطلب اول؛ آیه ۲۷ آسانبودن آفرینش جهان برای خدا | نشانه اول؛ آیه ۲۰ آفرینش انسان از خاک | مطلب اول؛ آیه ۹ - ۱۰ هلاکت کافران در امتهای پیشین | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب دوم؛ آیه ۵۸ - ۵۹ لجاجت کافران در پذیرش معارف قرآن | مطلب دوم؛ آیه ۵۱ - ۵۳ درسنگرفتن مشرکان از مشاهده قدرت خدا | مطلب دوم؛ آیه ۴۱ - ۴۲ عاقبت گناه و شرک به خدای واحد | مطلب دوم؛ آیه ۲۸ - ۲۹ مثالی برای یکتایی خدا در آفرینش | نشانه دوم؛ آیه ۲۱ آفرینش همسر | مطلب دوم؛ آیه ۱۱ - ۱۶ پاداش مؤمنان و مجازات کافران در روز قیامت | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب سوم؛ آیه ۶۰ هیچ تردیدی در تحقق وعده خدا نیست | مطلب سوم؛ آیه ۴۳ - ۴۶ امر به توحید و رها کردن شرک | مطلب سوم؛ آیه ۳۰ - ۳۲ هماهنگی یکتاپرستی با فطرت انسان | نشانه سوم؛ آیه ۲۲ تفاوت انسانها | نتیجه؛ آیه ۱۷ - ۱۹ قدرت خدا در زندهکردن دوباره انسانها | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب چهارم؛ آیه ۴۷ سنت خدای واحد در یارینمودن مؤمنان و عذاب کافران | مطلب چهارم؛ آیه ۳۳ - ۳۵ توجه انسان به خدا در سختیها، نشانه فطریبودن توحید | نشانه چهارم؛ آیه ۲۳ تنظیم برنامه خواب و تلاش انسان | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
مطلب پنجم؛ آیه ۳۶ - ۳۹ روش درست مواجهه با سختیها و نعمتهای الهی | نشانه پنجم؛ آیه ۲۴ نزول باران | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نشانه ششم؛ آیه ۲۵ - ۲۶ پیروی آسمان و زمین از فرمان خدا | |||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
شان نزول نخستین آیات
نزول آیات نخستین سوره روم را به مناسبت جنگی که میان ایران و روم درگرفته بود دانستهاند؛ چراکه پس از غلبه ایرانیان بر رومیان، مشرکان مکه این پیروزی را به فال نیک گرفته و دلیل بر حقانیت خود دانستند و میگفتند ایرانیان مجوسی و مشرک و رومیان مسیحی و اهل کتاب هستند و همانگونه که ایرانیان بر رومیان پیروز شدند، پیروزی نهایی از آن مشرکان است و طومار اسلام به زودی پیچیده خواهد شد. این نتیجهگیری اگرچه پایه و اساسی نداشت؛ ولی به خاطر فضای تبلیغاتی منفی، کار بر مسلمانان سخت آمد؛ به همین دلیل آیات ابتدایی سوره روم نازل شد و خبر از پیروزی رومیان بر ایرانیان داد. نزول این آیات را دارای چنان تاثیر دلگرمکنندهای برای مسلمانان دانستهاند که بعضی از مسلمانان روی این مساله با مشرکان شرطبندی میکردند.
آیات مشهور و نامدار
آیاتی از سوره روم مانند آیه فطرت، آیات سفر و آیات تسبیح جزو آیات مشهور و نامدار است.
آیه فرجام تکذیب آیات الهی
ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاءُوا السُّوأَىٰ أَنْ كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُونَ(۱۰)
(آن گاه بدترین سرانجام، سرانجام کسانی بود که مرتکب زشتی شدند به سبب اینکه آیات خدا را تکذیب کردند و همواره آنها را به مسخره میگرفتند.)
به اعتقاد مفسران دو احتمال در آیه است۱ـ اعراب کلمه (عَاقِبَةُ) مرفوع باشد در این صورت معنای آیه این است که فرجام و عاقبت بدکاران، تکذیب و استهزاء آیات الهی است.۲- اعراب کلمه (عَاقِبَةَ) منصوب باشد که معنای آیه میشود که بدترین سرانجام برای کسانی است که مرتکب زشتی و کارهای بد شدند. و چون آیه در مقام انذار و بصیرت و عبرت است؛ باید سرانجام گنهکاران (سوءآ یا همان سوء العذاب و عذاب بد) به رخ آنان کشیده شود، نه اینکه بگوییم گنهکاران سرانجام به کفر و تکذیب آیات خدا و استهزاء آن کشیده میشوند.
در کتب مقاتل و تاریخ است که حضرت زینب(س) پس از واقعه عاشورا در خطبهاش در مجلس یزید به این آیه استشهاد کرد و یزید و حکومتش را جزو کسانی دانست که آیات الهی را تکذیب و استهزاء کردهاند.و در واقع آنها را محکوم به کفر کرد.
آیه فطرت
«فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ۚ ذَٰلِک الدِّینُ الْقَیمُ وَلَٰکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ﴿۳۰﴾»
(پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند.)
آیه ۳۰ سوره روم مشهور به آیه فطرت است که به سرشت الهی و نوع آفرینش انسانها پرداخته است و گرایش انسان به خدا و دین را فطری و برخاسته از درون آن میداند. علامه طباطبایی مراد از دین در این آیه را دین اسلام میداند.
آیه عدم خلف وعده خدا
«وَعْدَ اللهِ ۖ لَا یخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ وَلَٰکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ﴿۶﴾»
(خدا وعدهاش را خلاف نمیکند، ولی بیشتر مردم نمیدانند.)
در این آیات به مساله خُلف وعده نکردن خداوند و نفی کلی آن از خداوند اشاره شده است. علامه طباطبایی ذیل این آیه بر این باور است خلف وعده در موارد اضطراری گاه امری پسندیده است به همین جهت میتوان گفت قبح آن ذاتی نیست؛ ولی از آنجایی که هیچ عاملی خدا را مضطر به خلف وعده نمیکند پس خلف وعده در حق خدا همیشه زشت و قبیح است و علاوه بر آن خلف ملازم با کمبود است و خدا کاملی است که کمبود درباره او محال است؛ بنابراین خداوند همیشه به وعدههایش عمل میکند.
آیات سفر (۹ و ۴۲)
«أَوَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَینَاتِ ۖ فَمَا کانَ اللهُ لِیظْلِمَهُمْ وَلَٰکن کانُوا أَنفُسَهُمْ یظْلِمُونَ﴿۹﴾قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ ۚ کانَ أَکثَرُهُم مُّشْرِکینَ﴿۴۲﴾»
(آیا در زمین نگردیدهاند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بوده است؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند، و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آن را آباد ساختند، و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند. بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم میکردند./ بگو: در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بوده است.)
در این آیات لزوم سیر و سفر در میان آثار گذشتگان و عبرتآموزی از عاقبت آنان را به مسلمانان تذکر داده است.
آیات تسبیح
«فَسُبْحَانَ اللهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ﴿۱۷﴾وَلَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَ عَشِیا وَ حِینَ تُظْهِرُونَ﴿۱۸﴾»
(پس خدا را تسبیح گویید آنگاه که به عصر درمیآیید و آنگاه که به بامداد درمیشوید. و ستایش از آنِ اوست در آسمانها و زمین و شامگاهان و وقتی که به نیمروز میرسید.)
در این آیات بعد از اینکه مباحثی درباره مبدا و معاد و پاداش مومنان و مجازات مشرکان آمد، خداوند به تسبیح، تحمید و تنزیه خود پرداخته است. برخی از مفسران منظور از تسبیح گفتن خدا را در این آیات به اوقات نماز تفسیر کرده و برخی آن را بر مطلق تسبیح در همه اوقات منطبق دانستهاند.
آیه ازدواج
«وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ﴿۲۱﴾»
(و از نشانههای او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [نعمت] برای مردمی که میاندیشند قطعاً نشانههایی است.)
خداوند از نشانههای خود به آفرینش زوج انسان اشاره کردهاست که باعث تکامل و آرامش انسان در زندگی میشود و به محبتی و رحمتی که در میان آنان قرار داده نیز اشاره میکند.علامه طباطبایی در تفسیر آیه میگوید که هر یک از مرد و زن دستگاه تناسلى دارند که با دستگاه تناسلى دیگرى کامل مى گردد و از مجموع آن دو توالد و تناسل صورت مى گیرد، و هر یک از آن دو به تنهایی ناقص و محتاج به دیگری است ، و از مجموع آن دو، واحدى کامل و تمام برای تولید نسل درست مى شود، و به خاطر همین نقص و احتیاج است که هر یک به سوى دیگرى حرکت مى کند، و چون به هم برسند آرام مى شوند، زیرا که هر ناقصى مشتاق به کمال است ، و هر محتاجى مایل به زوال حاجت و فقر خویش است ، و این حالت همان نیازمندی شدید هر یک به دیگری است که در هر یک از این دو طرف به ودیعت نهاده شده است.
آیه فطری بودن دین
فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا ۚ فِطْرَتَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا ۚ لَا تَبْدِيلَ لِخَلْقِ اللهِ ۚ ذَٰلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ (۳۰)ترجمه: پس روی خود را متوجّه آیین خالص پروردگار کن! این فطرتی است که خداوند، انسانها را بر آن آفریده؛ دگرگونی در آفرینش الهی نیست؛ این است آیین استوار؛ ولی اکثر مردم نمیدانند.
آیه ۶۰
«فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لَا یوقِنُونَ﴿۶۰﴾»
(پس صبر کن که وعده خدا حق است، و زنهار تا کسانی که یقین ندارند، تو را به سبکسری واندارند.)
دعوت پیامبر به صبر بر مصائب به امید تحقق وعده الهی و حفظ متانت و حلم و وقار در برابر زور گویی هایی مخالفان و کسانی که به تحقق وعده های نصرت الهی یقین ندارند محور اصلی آیه است و وعده اول سوره و آخر آن یکى است ، و آن وعده به نصرت و پیروزی حق است. در واقع سورهى روم با پيشبينى پيروزى(رومیان بر ایرانیان) شروع شد و با وعده الهى به نصرت گروه حقّ پايان يافت.
آیات الاحکام
آیه ۳۹ سوره روم را جزو آیات الاحکام دانستهاند:
«وَمَا آتَیتُم مِّن رِّبًا لِّیرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یرْبُو عِندَ اللهِ ۖ وَمَا آتَیتُم مِّن زَکاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولَٰئِک هُمُ الْمُضْعِفُونَ﴿۳۹﴾»
(و آنچه [به قصد] ربا میدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونی نمیگیرد؛ و[لی] آنچه را از زکات -در حالی که خشنودی خدا را خواستارید- دادید، پس آنان همان فزونییافتگانند [و مضاعف میشود].)
گروهی از مفسران مراد از ربا در اینجا را همان ربای حرام دانستهاند و گروهی دیگر میگویند ربای حلال است که دیگران به قصد هدیه به افراد ثروتمند میدهند تا از طرف آنان بیشتر پس بگیرند. محمدجواد مغنیه در تفسیر الکاشف بر این باور است که این آیه را بر هر دو معنا حمل کنیم و مقصود آن است که هیچکدام از این دو تن یعنی خورنده ربای حرام و هدیه کننده به قصد سود در پیشگاه خدا پاداش ندارد جز اینکه اولی مجازات دارد و دومی نه پاداش دارد و نه مجازات. در مقابل کسانی که به خاطر خدا انفاق میکنند خداوند به داراییهای آنان در دنیا و پاداش آخرت آنان میافزاید.
فضایل و خواص
- همچنین ببینید: فضائل سور
در فضیلت قرائت این سوره نقل است: هر کس سوره روم را بخواند، ده برابر تمامی فرشتگانی که خداوند را در بین زمین و آسمان تسبیح گفتهاند حسنه به او داده میشود و هر آنچه که در روز یا شبش از دست داده دوباره به دست میآورد. در ثواب الاعمال به نقل از امام صادق(ع) آمده ثواب قرائت سوره روم و عنکبوت در شب بیست و سوم رمضان، بهشت است و در ادامه امام فرمود: مطمئن هستم که این دو سوره نزد خداوند جایگاهی بزرگ دارد.
در برخی کتب روایی آمده است هر کس در عصر سه بار آیات ۱۸-۱۷ سوره روم را بخواند، هیچ خیر و خوبیای در آن شب از او فوت نمیشود و همه بدیها و شرور، آن شب از او برداشته میشود و هر کس صبحگاه سه بار این آیات را بخواند نیز چنین بهرهای میبرد. و به تلاوت کننده این دو آیه(۱۸-۱۷ سوره روم) وعده بهشت داده شده است.
متن و ترجمه
سوره روم
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِیمِ | به نام خداوند رحمتگر مهربان |
---|---|
الم ﴿۱﴾ غُلِبَتِ الرُّومُ ﴿۲﴾ فِی أَدْنَی الْأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیغْلِبُونَ ﴿۳﴾ فِی بِضْعِ سِنِینَ ۗ لِله الْأَمْرُ مِن قَبْلُ وَمِن بَعْدُ ۚ وَیوْمَئِذٍ یفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ ﴿۴﴾ بِنَصْرِ اللهِ ۚ ینصُرُ مَن یشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَزِیزُ الرَّحِیمُ ﴿۵﴾وَعْدَ اللهِ ۖ لَا یخْلِفُ اللهُ وَعْدَهُ وَلَٰکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ ﴿۶﴾ یعْلَمُونَ ظَاهِرًا مِّنَ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَهُمْ عَنِ الْآخِرَةِ هُمْ غَافِلُونَ ﴿۷﴾ أَوَلَمْ یتَفَکرُوا فِی أَنفُسِهِم ۗ مَّا خَلَقَ الله السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَینَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُّسَمًّی ۗ وَإِنَّ کثِیرًا مِّنَ النَّاسِ بِلِقَاءِ رَبِّهِمْ لَکافِرُونَ ﴿۸﴾ أَوَلَمْ یسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَینظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ ۚ کانُوا أَشَدَّ مِنْهُمْ قُوَّةً وَأَثَارُوا الْأَرْضَ وَعَمَرُوهَا أَکثَرَ مِمَّا عَمَرُوهَا وَجَاءَتْهُمْ رُسُلُهُم بِالْبَینَاتِ ۖ فَمَا کانَ الله لِیظْلِمَهُمْ وَلَٰکن کانُوا أَنفُسَهُمْ یظْلِمُونَ ﴿۹﴾ ثُمَّ کانَ عَاقِبَةَ الَّذِینَ أَسَاءُوا السُّوأَیٰ أَن کذَّبُوا بِآیاتِ اللهِ وَکانُوا بِهَا یسْتَهْزِئُونَ ﴿۱۰﴾ اللهُ یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ ثُمَّ إِلَیهِ تُرْجَعُونَ ﴿۱۱﴾ وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یبْلِسُ الْمُجْرِمُونَ ﴿۱۲﴾ وَلَمْ یکن لَّهُم مِّن شُرَکائِهِمْ شُفَعَاءُ وَکانُوا بِشُرَکائِهِمْ کافِرِینَ ﴿۱۳﴾ وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یوْمَئِذٍ یتَفَرَّقُونَ ﴿۱۴﴾ فَأَمَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَهُمْ فِی رَوْضَةٍ یحْبَرُونَ ﴿۱۵﴾ وَأَمَّا الَّذِینَ کفَرُوا وَکذَّبُوا بِآیاتِنَا وَلِقَاءِ الْآخِرَةِ فَأُولَٰئِک فِی الْعَذَابِ مُحْضَرُونَ ﴿۱۶﴾ فَسُبْحَانَ اللهِ حِینَ تُمْسُونَ وَحِینَ تُصْبِحُونَ ﴿۱۷﴾ وَلَهُ الْحَمْدُ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَعَشِیا وَحِینَ تُظْهِرُونَ ﴿۱۸﴾ یخْرِجُ الْحَی مِنَ الْمَیتِ وَیخْرِجُ الْمَیتَ مِنَ الْحَی وَیحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ وَکذَٰلِک تُخْرَجُونَ ﴿۱۹﴾ وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَکم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ إِذَا أَنتُم بَشَرٌ تَنتَشِرُونَ ﴿۲۰﴾ وَمِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکم مِّنْ أَنفُسِکمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکنُوا إِلَیهَا وَجَعَلَ بَینَکم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یتَفَکرُونَ ﴿۲۱﴾ وَمِنْ آیاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِکمْ وَأَلْوَانِکمْ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّلْعَالِمِینَ ﴿۲۲﴾ وَمِنْ آیاتِهِ مَنَامُکم بِاللَّیلِ وَالنَّهَارِ وَابْتِغَاؤُکم مِّن فَضْلِهِ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یسْمَعُونَ ﴿۲۳﴾ وَمِنْ آیاتِهِ یرِیکمُ الْبَرْقَ خَوْفًا وَطَمَعًا وَینَزِّلُ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَیحْیی بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یعْقِلُونَ ﴿۲۴﴾ وَمِنْ آیاتِهِ أَن تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ۚ ثُمَّ إِذَا دَعَاکمْ دَعْوَةً مِّنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنتُمْ تَخْرُجُونَ ﴿۲۵﴾ وَلَهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۖ کلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴿۲۶﴾ وَهُوَ الَّذِی یبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ یعِیدُهُ وَهُوَ أَهْوَنُ عَلَیهِ ۚ وَلَهُ الْمَثَلُ الْأَعْلَیٰ فِی السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ ۚ وَهُوَ الْعَزِیزُ الْحَکیمُ ﴿۲۷﴾ ضَرَبَ لَکم مَّثَلًا مِّنْ أَنفُسِکمْ ۖ هَل لَّکم مِّن مَّا مَلَکتْ أَیمَانُکم مِّن شُرَکاءَ فِی مَا رَزَقْنَاکمْ فَأَنتُمْ فِیهِ سَوَاءٌ تَخَافُونَهُمْ کخِیفَتِکمْ أَنفُسَکمْ ۚ کذَٰلِک نُفَصِّلُ الْآیاتِ لِقَوْمٍ یعْقِلُونَ ﴿۲۸﴾ بَلِ اتَّبَعَ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَهْوَاءَهُم بِغَیرِ عِلْمٍ ۖ فَمَن یهْدِی مَنْ أَضَلَّ اللهُ ۖ وَمَا لَهُم مِّن نَّاصِرِینَ ﴿۲۹﴾ فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ حَنِیفًا ۚ فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیهَا ۚ لَا تَبْدِیلَ لِخَلْقِ اللهِ ۚ ذَٰلِک الدِّینُ الْقَیمُ وَلَٰکنَّ أَکثَرَ النَّاسِ لَا یعْلَمُونَ ﴿۳۰﴾ مُنِیبِینَ إِلَیهِ وَاتَّقُوهُ وَأَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَلَا تَکونُوا مِنَ الْمُشْرِکینَ ﴿۳۱﴾ مِنَ الَّذِینَ فَرَّقُوا دِینَهُمْ وَکانُوا شِیعًا ۖ کلُّ حِزْبٍ بِمَا لَدَیهِمْ فَرِحُونَ ﴿۳۲﴾ وَإِذَا مَسَّ النَّاسَ ضُرٌّ دَعَوْا رَبَّهُم مُّنِیبِینَ إِلَیهِ ثُمَّ إِذَا أَذَاقَهُم مِّنْهُ رَحْمَةً إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُم بِرَبِّهِمْ یشْرِکونَ ﴿۳۳﴾ لِیکفُرُوا بِمَا آتَینَاهُمْ ۚ فَتَمَتَّعُوا فَسَوْفَ تَعْلَمُونَ ﴿۳۴﴾ أَمْ أَنزَلْنَا عَلَیهِمْ سُلْطَانًا فَهُوَ یتَکلَّمُ بِمَا کانُوا بِهِ یشْرِکونَ ﴿۳۵﴾ وَإِذَا أَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَرِحُوا بِهَا ۖ وَإِن تُصِبْهُمْ سَیئَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَیدِیهِمْ إِذَا هُمْ یقْنَطُونَ ﴿۳۶﴾ أَوَلَمْ یرَوْا أَنَّ اللهَ یبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن یشَاءُ وَیقْدِرُ ۚ إِنَّ فِی ذَٰلِک لَآیاتٍ لِّقَوْمٍ یؤْمِنُونَ ﴿۳۷﴾ فَآتِ ذَا الْقُرْبَیٰ حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَابْنَ السَّبِیلِ ۚ ذَٰلِک خَیرٌ لِّلَّذِینَ یرِیدُونَ وَجْهَ اللهِ ۖ وَأُولَٰئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ ﴿۳۸﴾ وَمَا آتَیتُم مِّن رِّبًا لِّیرْبُوَ فِی أَمْوَالِ النَّاسِ فَلَا یرْبُو عِندَ الله ۖ وَمَا آتَیتُم مِّن زَکاةٍ تُرِیدُونَ وَجْهَ اللهِ فَأُولَٰئِک هُمُ الْمُضْعِفُونَ ﴿۳۹﴾ الله الَّذِی خَلَقَکمْ ثُمَّ رَزَقَکمْ ثُمَّ یمِیتُکمْ ثُمَّ یحْییکمْ ۖ هَلْ مِن شُرَکائِکم مَّن یفْعَلُ مِن ذَٰلِکم مِّن شَیءٍ ۚ سُبْحَانَهُ وَتَعَالَیٰ عَمَّا یشْرِکونَ ﴿۴۰﴾ ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَالْبَحْرِ بِمَا کسَبَتْ أَیدِی النَّاسِ لِیذِیقَهُم بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ ﴿۴۱﴾ قُلْ سِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَانظُرُوا کیفَ کانَ عَاقِبَةُ الَّذِینَ مِن قَبْلُ ۚ کانَ أَکثَرُهُم مُّشْرِکینَ ﴿۴۲﴾ فَأَقِمْ وَجْهَک لِلدِّینِ الْقَیمِ مِن قَبْلِ أَن یأْتِی یوْمٌ لَّا مَرَدَّ لَهُ مِنَ اللهِ ۖ یوْمَئِذٍ یصَّدَّعُونَ ﴿۴۳﴾ مَن کفَرَ فَعَلَیهِ کفْرُهُ ۖ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا فَلِأَنفُسِهِمْ یمْهَدُونَ ﴿۴۴﴾ لِیجْزِی الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِن فَضْلِهِ ۚ إِنَّهُ لَا یحِبُّ الْکافِرِینَ ﴿۴۵﴾ وَمِنْ آیاتِهِ أَن یرْسِلَ الرِّیاحَ مُبَشِّرَاتٍ وَلِیذِیقَکم مِّن رَّحْمَتِهِ وَلِتَجْرِی الْفُلْک بِأَمْرِهِ وَلِتَبْتَغُوا مِن فَضْلِهِ وَلَعَلَّکمْ تَشْکرُونَ ﴿۴۶﴾ وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِک رُسُلًا إِلَیٰ قَوْمِهِمْ فَجَاءُوهُم بِالْبَینَاتِ فَانتَقَمْنَا مِنَ الَّذِینَ أَجْرَمُوا ۖ وَکانَ حَقًّا عَلَینَا نَصْرُ الْمُؤْمِنِینَ ﴿۴۷﴾ اللَّهُ الَّذِی یرْسِلُ الرِّیاحَ فَتُثِیرُ سَحَابًا فَیبْسُطُهُ فِی السَّمَاءِ کیفَ یشَاءُ وَیجْعَلُهُ کسَفًا فَتَرَی الْوَدْقَ یخْرُجُ مِنْ خِلَالِهِ ۖ فَإِذَا أَصَابَ بِهِ مَن یشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ إِذَا هُمْ یسْتَبْشِرُونَ ﴿۴۸﴾ وَإِن کانُوا مِن قَبْلِ أَن ینَزَّلَ عَلَیهِم مِّن قَبْلِهِ لَمُبْلِسِینَ ﴿۴۹﴾ فَانظُرْ إِلَیٰ آثَارِ رَحْمَتِ اللهِ کیفَ یحْیی الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا ۚ إِنَّ ذَٰلِک لَمُحْیی الْمَوْتَیٰ ۖ وَهُوَ عَلَیٰ کلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ ﴿۵۰﴾ وَلَئِنْ أَرْسَلْنَا رِیحًا فَرَأَوْهُ مُصْفَرًّا لَّظَلُّوا مِن بَعْدِهِ یکفُرُونَ ﴿۵۱﴾ فَإِنَّک لَا تُسْمِعُ الْمَوْتَیٰ وَلَا تُسْمِعُ الصُّمَّ الدُّعَاءَ إِذَا وَلَّوْا مُدْبِرِینَ ﴿۵۲﴾ وَمَا أَنتَ بِهَادِ الْعُمْی عَن ضَلَالَتِهِمْ ۖ إِن تُسْمِعُ إِلَّا مَن یؤْمِنُ بِآیاتِنَا فَهُم مُّسْلِمُونَ ﴿۵۳﴾ اللهُ الَّذِی خَلَقَکم مِّن ضَعْفٍ ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ ضَعْفٍ قُوَّةً ثُمَّ جَعَلَ مِن بَعْدِ قُوَّةٍ ضَعْفًا وَشَیبَةً ۚ یخْلُقُ مَا یشَاءُ ۖ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْقَدِیرُ ﴿۵۴﴾ وَیوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ یقْسِمُ الْمُجْرِمُونَ مَا لَبِثُوا غَیرَ سَاعَةٍ ۚ کذَٰلِک کانُوا یؤْفَکونَ ﴿۵۵﴾ وَقَالَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَالْإِیمَانَ لَقَدْ لَبِثْتُمْ فِی کتَابِ الله إِلَیٰ یوْمِ الْبَعْثِ ۖ فَهَٰذَا یوْمُ الْبَعْثِ وَلَٰکنَّکمْ کنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ ﴿۵۶﴾ فَیوْمَئِذٍ لَّا ینفَعُ الَّذِینَ ظَلَمُوا مَعْذِرَتُهُمْ وَلَا هُمْ یسْتَعْتَبُونَ ﴿۵۷﴾ وَلَقَدْ ضَرَبْنَا لِلنَّاسِ فِی هَٰذَا الْقُرْآنِ مِن کلِّ مَثَلٍ ۚ وَلَئِن جِئْتَهُم بِآیةٍ لَّیقُولَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا إِنْ أَنتُمْ إِلَّا مُبْطِلُونَ ﴿۵۸﴾ کذَٰلِک یطْبَعُ اللهُ عَلَیٰ قُلُوبِ الَّذِینَ لَا یعْلَمُونَ ﴿۵۹﴾ فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللهِ حَقٌّ ۖ وَلَا یسْتَخِفَّنَّک الَّذِینَ لَا یوقِنُونَ ﴿۶۰﴾ | الف، لام، میم. (۱) رومیان شکست خوردند، (۲) در نزدیکترین سرزمین، و[لی] بعد از شکستشان، در ظرف چند سالی، به زودی پیروز خواهند گردید. (۳) [فرجام] کار در گذشته و آینده از آن خداست، و در آن روز است که مؤمنان از یاری خدا شاد میگردند. (۴) هر که را بخواهد یاری میکند، و اوست شکستناپذیر مهربان. (۵)وعده خداست. خدا وعدهاش را خلاف نمیکند، ولی بیشتر مردم نمیدانند. (۶) از زندگی دنیا، ظاهری را میشناسند، و حال آنکه از آخرت غافلند. (۷) آیا در خودشان به تفکر نپرداختهاند؟ خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که میان آن دو است، جز به حق و تا هنگامی معین، نیافریده است، و [با این همه] بسیاری از مردم لقای پروردگارشان را سخت منکرند. (۸) آیا در زمین نگردیدهاند تا ببینند فرجام کسانی که پیش از آنان بودند، چگونه بودهاست؟ آنها بس نیرومندتر از ایشان بودند، و زمین را زیر و رو کردند و بیش از آنچه آنها آبادش کردند آن را آباد ساختند، و پیامبرانشان دلایل آشکار برایشان آوردند. بنابراین خدا بر آن نبود که بر ایشان ستم کند، لیکن خودشان بر خود ستم میکردند. (۹) آنگاه فرجام کسانی که بدی کردند [بسی] بدتر بود، [چرا] که آیات خدا را تکذیب کردند و آنها را به ریشخند میگرفتند. (۱۰) خداست که آفرینش را آغاز و سپس آن را تجدید میکند، آنگاه به سوی او بازگردانیده میشوید. (۱۱) و روزی که قیامت برپا شود مجرمان نومید میگردند. (۱۲) و برای آنان از شریکانشان شفیعانی نیست، و خود منکر شریکان خود میشوند. (۱۳) و روزی که رستاخیز برپا گردد، آن روز [مردم] پراکنده میشوند. (۱۴) اما کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، در گلستانی، شادمان میگردند. (۱۵) و اما کسانی که کافر شده و آیات ما و دیدار آخرت را به دروغ گرفتهاند، پس آنان در عذاب حاضر آیند. (۱۶) پس خدا را تسبیح گویید آنگاه که به عصر درمیآیید و آنگاه که به بامداد درمیشوید. (۱۷) و ستایش از آنِ اوست در آسمانها و زمین و شامگاهان و وقتی که به نیمروز میرسید. (۱۸) زنده را از مرده بیرون میآورد، و مرده را از زنده بیرون میآورد، و زمین را بعد از مرگش زنده میسازد؛ و بدین گونه [از گورها] بیرون آورده میشوید. (۱۹) و از نشانههای او این است که شما را از خاک آفرید؛ پس بناگاه شما [به صورت] بشری هر سو پراکنده شدید. (۲۰) و از نشانههای او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدانها آرام گیرید، و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری، در این [نعمت] برای مردمی که میاندیشند قطعاً نشانههایی است. (۲۱) و از نشانههای [قدرت] او آفرینش آسمانها و زمین و اختلاف زبانهای شما و رنگهای شماست. قطعاً در این [امر نیز] برای دانشوران نشانههایی است. (۲۲) و از نشانههای [حکمت] او خواب شما در شب و [نیم] روز و جستجوی شما [روزی خود را] از فزونبخشی اوست. در این [معنی نیز] برای مردمی که میشنوند، قطعاً نشانههایی است. (۲۳) و از نشانههای او [اینکه] برق را برای شما بیمآور و امیدبخش مینمایاند، و از آسمان به تدریج آبی فرو میفرستد، که به وسیله آن، زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. در این [امر هم] برای مردمی که تعقل میکنند، قطعاً نشانههایی است. (۲۴) و از نشانههای او این است که آسمان و زمین به فرمانش برپایند؛ پس چون شما را با یک بار خواندن فرا خوانَد، بناگاه [از گورها] خارج میشوید. (۲۵) و هر که در آسمانها و زمین است از آنِ اوست؛ همه او را گردن نهادهاند. (۲۶) و اوست آن کس که آفرینش را آغاز میکند و باز آن را تجدید مینماید؛ و این [کار] بر او آسان تر است. و در آسمانها و زمین نمونه والا[ی هر صفت برتر] از آن اوست، و اوست شکستناپذیر سنجیدهکار. (۲۷) [خداوند] برای شما از خودتان مَثَلی زدهاست: آیا در آنچه به شما روزی دادهایم شریکانی از بردگانتان دارید که در آن [مال با هم] مساوی باشید و همان طور که شما از یکدیگر بیم دارید از آنها بیم داشته باشید؟ این گونه، آیات خود را برای مردمی که میاندیشند، به تفصیل بیان میکنیم. (۲۸) نه، [این چنین نیست] بلکه کسانی که ستم کردهاند، بدون هیچ گونه دانشی هوسهای خود را پیروی کردهاند. پس آن کس را که خدا گمراه کرده، چه کسی هدایت میکند؟ و برای آنان یاورانی نخواهد بود. (۲۹) پس روی خود را با گرایش تمام به حق، به سوی این دین کن، با همان سرشتی که خدا مردم را بر آن سرشتهاست. آفرینش خدای تغییرپذیر نیست. این است همان دین پایدار، ولی بیشتر مردم نمیدانند. (۳۰) به سویش توبه برید و از او پروا بدارید و نماز را برپا کنید و از مشرکان مباشید: (۳۱) از کسانی که دین خود را قطعه قطعه کردند و فرقه فرقه شدند؛ هر حزبی بدانچه پیش آنهاست دلخوش شدند. (۳۲) و چون مردم را زیانی رسد، پروردگار خود را، در حالی که به درگاه او توبه میکنند، میخوانند، و آنگاه که از جانب خود رحمتی به آنان چشانید، بناگاه دستهای از ایشان به پروردگارشان شرک میآورند. (۳۳) بگذار تا به آنچه بدانها عطا کردهایم کفران ورزند. [بگو:] برخوردار شوید، زودا که خواهید دانست. (۳۴) یا [مگر] حجّتی بر آنان نازل کردهایم که آن [حجّت] درباره آنچه با [خدا] شریک میگردانیدهاند سخن میگوید؟ (۳۵) و چون مردم را رحمتی بچشانیم، بدان شاد میگردند؛ و چون به [سزای] آنچه دستاورد گذشته آنان است، صدمهای به ایشان برسد، بناگاه نومید میشوند. (۳۶) آیا ندانستهاند که [این] خداست که روزی را برای هر کس که بخواهد فراخ یا تنگ میگرداند؟ قطعاً در این [امر] برای مردمی که ایمان میآورند عبرتهاست. (۳۷) پس حق خویشاوند و تنگدست و در راهمانده را بده. این [انفاق] برای کسانی که خواهان خشنودی خدایند بهتر است، و اینان همان رستگارانند. (۳۸) و آنچه [به قصد] ربا میدهید تا در اموال مردم سود و افزایش بردارد، نزد خدا فزونی نمیگیرد؛ و[لی] آنچه را از زکات -در حالی که خشنودی خدا را خواستارید- دادید، پس آنان همان فزونییافتگانند [و مضاعف میشود]. (۳۹) خدا همان کسی است که شما را آفرید، سپس به شما روزی بخشید، آنگاه شما را میمیراند و پس از آن زنده میگرداند. آیا در میان شریکان شما کسی هست که کاری از این [قبیل] کند؟ منزه است او، و برتر است از آنچه [با وی] شریک میگردانند. (۴۰) به سبب آنچه دستهای مردم فراهم آورده، فساد در خشکی و دریا نمودار شدهاست، تا [سزای] بعضی از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند، باشد که بازگردند. (۴۱) بگو: «در زمین بگردید و بنگرید فرجام کسانی که پیشتر بوده [و] بیشترشان مشرک بودند چگونه بودهاست.» (۴۲) پس به سوی این دین پایدار روی بیاور، پیش از آنکه روزی از جانب خدا فرا رسد که برگشتناپذیر باشد، و در آن روز [مردم] دسته دسته میشوند. (۴۳) هر که کفر ورزد، کفرش به زیان اوست، و کسانی که کار شایسته کنند، [فرجام نیک را] به سود خودشان آماده میکنند. (۴۴) تا [خدا] کسانی را که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، به فضل خویش پاداش دهد، که او کافران را دوست نمیدارد. (۴۵) و از نشانههای او این است که بادهای بشارتآور را میفرستد، تا بخشی از رحمتش را به شما بچشاند و تا کشتی به فرمانش روان گردد، و تا از فضل او [روزی] بجویید، و امید که سپاسگزاری کنید. (۴۶) و در حقیقت، پیش از تو فرستادگانی به سوی قومشان گسیل داشتیم، پس دلایل آشکار برایشان آوردند، و از کسانی که مرتکب جرم شدند انتقام گرفتیم، و یاریکردن مؤمنان بر ما فرض است. (۴۷) خدا همان کسی است که بادها را میفرستد و ابری برمیانگیزد و آن را در آسمان -هر گونه بخواهد- میگستراند و انبوهش میگرداند، پس میبینی باران از لابلای آن بیرون میآید. و چون آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد، رسانید، بناگاه آنان شادمانی میکنند. (۴۸) و قطعاً پیش از آنکه بر ایشان فرو ریزد، [آری،] پیش از آن سخت نومید بودند. (۴۹) پس به آثار رحمت خدا بنگر که چگونه زمین را پس از مرگش زنده میگرداند. در حقیقت، هم اوست که قطعاً زندهکننده مردگان است، و اوست که بر هر چیزی تواناست. (۵۰) و اگر بادی [آفتزا] بفرستیم و [کشت خود را] زردشده ببینند، قطعاً پس از آن کفران میکنند. (۵۱) و در حقیقت، تو مردگان را شنوا نمیگردانی، و این دعوت را به کران -آنگاه که به ادبار پشت میگردانند- نمیتوانی بشنوانی. (۵۲) و تو کوران را از گمراهیشان به راه نمیآوری. تو تنها کسانی را میشنوانی که به آیات ما ایمان میآورند و خود تسلیمند. (۵۳) خداست آن کس که شما را ابتدا ناتوان آفرید، آنگاه پس از ناتوانی قوّت بخشید، سپس بعد از قوّت، ناتوانی و پیری داد. هر چه بخواهد میآفریند و هموست دانای توانا. (۵۴) و روزی که رستاخیز بر پا شود، مجرمان سوگند یاد میکنند که جز ساعتی [بیش] درنگ نکردهاند؛ [در دنیا هم] این گونه به دروغ کشانیده میشدند. (۵۵) و[لی] کسانی که دانش و ایمان یافتهاند، میگویند: «قطعاً شما [به موجب آنچه] در کتاب خدا[ست] تا روز رستاخیز ماندهاید، و این، روز رستاخیز است ولی شما خودتان نمیدانستید.» (۵۶) و در چنین روزی، [دیگر] پوزش آنان که ستم کردهاند سود نمیبخشد، و بازگشت به سوی حق از آنان خواسته نمیشود. (۵۷) و به راستی در این قرآن برای مردم از هر گونه مَثَلی آوردیم، و چون برای ایشان آیهای بیاوری، آنان که کفر ورزیدهاند حتماً خواهند گفت: «شما جز بر باطل نیستید.» (۵۸) این گونه، خدا بر دلهای کسانی که نمیدانند مُهر مینهد. (۵۹) پس صبر کن که وعده خدا حق است، و زنهار تا کسانی که یقین ندارند، تو را به سبکسری واندارند. (۶۰) |
سوره پیشین: سوره عنکبوت | سوره روم سورههای مکی • سورههای مدنی | سوره پسین: سوره لقمان |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
پیوند به بیرون
پانویس
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۳۶۰.
- ↑ صفوی، «سوره روم»، ص۷۳۴.
- ↑ صفوی، «سوره روم»، ص۷۳۴.
- ↑ صفوی، «سوره روم»، ص۷۳۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۵۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۳۵۵.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۶۰- ۴۶۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۳۵۹-۵۶۰
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۱۵۹.
- ↑ سید بن طاوس، اللهوف علی قتلی الطفوف، ۱۳۷۸ش، ص۲۱۴-۲۲۰.
- ↑ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۴۱۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۷۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۵۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان،۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۹۷.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۶۸.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۱۶۰-۱۶۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۳۷۱ش، ج۱۶، ص۳۸۲.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۳ق، ج۱۶، ص۱۶۶.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۰ق، ج۱۶، ص۲۰۷.
- ↑ قرائتی، تفسیر نور، ۱۳۸۳ش، ج۷، ص۲۲۲.
- ↑ مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۴۵.
- ↑ مغنیه، الکاشف، ۱۴۲۴ق، ج۶، ص۱۴۵.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۵۹.
- ↑ صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۱۳۸۲ش، ص۱۰۹
- ↑ صدوق،امالی، ۱۳۵۸ش، ص۶۷۴
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۸، ص۴۶۸.
منابع
- ابن بابویه، محمد بن علی، الامالی، قم، نشر مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محمدرضا انصاری محلاتی، قم، نسیم کوثر، ۱۳۸۲ش.
- صفوی، سلمان، «سوره لقمان»، در دانشنامه معاصر قرآن کریم، قم، انتشارات سلمان آزاده، ۱۳۹۶ش.
- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۳۹۳ق.
- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه محمدجواد بلاغی، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۲ش.
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران: دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
- مغنیه، محمدجواد، تفسیر الکاشف، قم، دارالکتاب الاسلامیه، ۱۴۲۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۳۷۱ش.
- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، چاپ يازدهم.۱۳۸۳ش.